جدول جو
جدول جو

معنی باغ عباس - جستجوی لغت در جدول جو

باغ عباس
(غِ عَبْ با)
دهی است از دهستان فریمان بخش فریمان شهرستان مشهد که در 20 هزارگزی جنوب فریمان و 4 هزارگزی باختر راه مالرو عمومی فریمان واقع است. ناحیه ای است کوهستانی و دارای آب و هوای معتدل و 314 تن سکنه و آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و بنشن و میوه و شغل مردمش زراعت وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(غِ عَبْ با)
باغی بوده است باصفهان. و شاید همان باغ عباس آباد باشد. در کتاب زندگانی شاه عباس آمده است: وقتی درمحرم 1019 هجری قمری دسته ای از ارامنۀ ایروان به شاه عباس خبر دادند که چندتن از کشیشان فرنگی به اوچ کلیسا در ولایت چخور سعد قفقاز رفته و استخوان برخی از قدیسین عیسوی را برداشته باصفهان آمده اند تا از طریق هرمز باروپا ببرند، شاه عباس دستور داد تا ب خانه ایشان رفتند و بگفته محمد یزدی منجم پس از زجر بسیار، استخوانها را ازیشان گرفتند... و چون علماء تجویز عود استخوانها را بموضع اول ننمودند مقرر شد که پشت باغ عباسی گنبدی عالی بسازند و در آنجا دفن کنند. (اززندگی شاه عباس اول تألیف نصرالله فلسفی ج 2 ص 90)
لغت نامه دهخدا
(غِ عَ)
باغی بوده است به یزد: چون زمان بنی امیه شد مروان حمار یزد را بمولای خود علاء طوفی داد، علاء به یزد آمد و در شهر یزد قصری بساخت و باغی مشهور به باغ علاء... و این زمان آنرا محلۀ باغ علاء میخوانند. (از تاریخ جعفری یزد ص 16)
لغت نامه دهخدا
(غِ عَ دُلْ لاه)
محلی است از طسوج سراجه (قم) . (تاریخ قم ص 114)
لغت نامه دهخدا
نام موضعی است از رستاق لنجرود. (تاریخ قم ص 135)
لغت نامه دهخدا
(بُنَ عَبْ با)
دهی از دهستان سلطان آباد بخش رامهرمز است که در شهرستان اهواز واقع شده است. دارای 200 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ عَبْ با)
عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف، مکنی به ابوالعباس. مولد او مکۀ مکرمه، به شعب ابی طالب، آنگاه که مسلمین و بنی هاشم بدانجا محصور بودند (سه سال پیش از هجرت). مادرش لبابه بنت حارث و حارث پسرعم رسول اکرم صلوات الله علیه است و با اینکه هنگام رحلت آن حضرت کودکی سیزده ساله بود احادیث بسیار بدو نسبت کنند. او به سال 27 ه. ق. با عبدالله بن ابی سرح بغزای افریقیه شد و در زمان خلافت امیرالمؤمنین علی علیه السلام با آن حضرت به عراق رفت و در جنگ صفین حاضر بود و سپس حکومت بصره بوی مفوض گردید و پیش از شهادت علی علیه السلام از عراق بطائف هجرت کرد و تا زمان مرگ (68 ه. ق.) بدانجا ببود. خلفای عباسی از نسل او باشند، و نیز گفته اندابن عباس به سال 49 ه. ق. با ابوایوب انصاری به معیت یزید بن معاویه بغزای روم رفت و او اکبر اولاد پدرخویش بوده و عبیدالله و فضل و قثم و معبد برادران او باشند. و چون ابن عباس مطلق گویند منصرف به عبدالله باشد. و کتاب تفسیری نیز به عبدالله بن عباس نسبت کنند
لغت نامه دهخدا
(عَبْ با)
دهی از دهستان ناوه کش بخش چگنی شهرستان خرم آباد 16 هزارگزی خاور سراب دوره، کنار راه شوسۀ خرم آباد به کوهدشت. دامنه، معتدل مالاریائی. سکنه 600 تن. شیعه. زبان آنها لری. آب آن از سراب چنگائی و رود خانه خرم آباد، محصول آن غلات، تریاک، صیفی، حبوبات، شلتوک. لبنیات، پشم، شغل اهالی زراعت، گله داری و صنایع دستی زنان سیاه چادر، طناب، جل اسب بافی است راه اتومبیل رو دارد. ساکنین از طایفۀ طولابی هستند. در ده مزبور امامزاده ای معروف به باباعباس وجود دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(عَبْ با)
ده کوچکی است از دهستان منوجان بخش کهنوج شهرستان جیرفت که در 45 هزارگزی جنوب باختری کهنوج بر سر راه مالرو کهنوج به رودان واقع شده و 30 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(غِ صَ)
نام باغی به شمال تهران و اکنون بسبب تقسیم شدن قسمتی از اراضی آن بصورت محلتی از تهران در آمده است و در آن قناتی بهمین نام جاریست.
لغت نامه دهخدا
(غِ عَبْ با)
باغی در شمال شهر قندهار که متعلق به علیمردان خان حاکم زمان صفوی قندهار بوده است و منتظم ناصری، ذیل وقایع 1059 هجری قمری از آن نام میبرد. رجوع به حاشیۀ تاریخ کرمان چ باستانی پاریزی ص 286 شود
لغت نامه دهخدا
(غِ عَبْ با)
باغی مابین نطنز و کاشان از محدثات شاه عباس اول. رجوع بعالم آرای عباسی ص 1111 شود، باغ وسیع. (مجموعۀ مترادفات)
لغت نامه دهخدا
(غِ عَبْ با)
باغی در اصفهان از محدثات شاه عباس بزرگ: در انتهای خیابان باغی بزرگ و وسیع... جهت خاص پادشاهی طرح انداخته به باغ عباس آباد موسوم گردانیدند و پل عالی مشتمل بر چهل چشمه بطرز خاص میان گشاده که در هنگام طغیان آب در کل یک چشمه بنظر در می آید قرار دادند که بر زاینده رود بسته شده هر دو خیابان بیکدیگر اتصال یابد. (عالم آرای عباسی ص 544)
لغت نامه دهخدا